تهران_پل طبیعت_فرحزاد
امیرحسین جان و امیر عباس جان بابایی امروز یکم زود اومد و استراحت کرد وشما هم خواب بودید وقتی بیدارشدید بابایی گفت که آمادتون کنم بریم بیرون گفت میبرمتون یجای خوب. ما آماده شدیم و ساعت۷راه افتادیم. رفتیم پل طبیعت جای سرسبزو باصفایی بود شما هم کلی بازی و شلوغ کردید فقط دوست داشتید راه برید و بغلمون نمیموندید.۳ساعتی اونجا بودیم اونجا با ی پسر بچه دوست شده بودید و یکم بازی کردید وبعد برگشتیم واس شام رفتیم فرحزاد اونجا که دیگه کلی ذوق داشتید و بازی میکردید رفتیم باغچه رستوران و بابایی شام سفارش داد چقدم خوشمزه بود غذاش. شماهم نوش جان کردید. و درآخر کلی شیطنت کردید.
نویسنده :
maman fariba
1:32